مروری بر تاریخ چهل ساله21 صحنه از رویارویی ایران و آمریکا در منطقه

ساخت وبلاگ
مروری, بر تاریخ, چهل ساله,،21 صحنه, از رویارویی, ایران, و آمریکا, در منطقه,

آمریکا, به قواعد بازی پایبند نیست و فقط 2خواسته دارد یا تسلیم بدون قید و شرط ایران, یا ساقط شدن حکومت این کشور و اگر هم به مصالحه تن می دهد برای این است که ایران, را فریب دهد.
با آغاز انقلاب اسلامی ایران, موج بی سابقه ای از فشار ، خشونت و کشتار از قبیل ترور، اغتشاش، تحریم، مصادره اموال، تهدید، کودتا، حمله نظامی...

مروری, بر تاریخ, چهل ساله,،21 صحنه, از رویارویی, ایران, و آمریکا, در منطقه,

آمریکا, به قواعد بازی پایبند نیست و فقط 2خواسته دارد یا تسلیم بدون قید و شرط ایران, یا ساقط شدن حکومت این کشور و اگر هم به مصالحه تن می دهد برای این است که ایران را فریب دهد.
با آغاز انقلاب اسلامی ایران موج بی سابقه ای از فشار ، خشونت و کشتار از قبیل ترور، اغتشاش، تحریم، مصادره اموال، تهدید، کودتا، حمله نظامی (با انواع مختلف آن مثل جنگ شهرها، جنگ نفتکشها، جنگ کارخانه ها و جنگ شیمیایی)، صدور قطعنامه های سازمان ملل، تهمت های حقوق بشری و تروریستی، جنگ سینمایی و تلویزیونی ، جنگ ارزی ، جنگ خبری ، جنگ سایبری علیه ایران آغاز شد که هیچ گاه کشور دیگری چنین حجمی از دشمنی و خصومت را تاکنون تجربه نکرده است .

حکومت های دیگر با اندکی از این فشار ها از طرف امریکا سقوط کرده اند . مثل حکومت مصدق در ایران ، حکومت النده در شیلی ، حکومت آربنز در گواتمالا و دهها حکومت دیگر .اما واقعه عجیب در قرن 20 و 21 این است که حکومت ایران بعد از انقلاب اسلامی در مقابل پیچیده ترین ، سخت ترین ، وسیع ترین و متنوع ترین این فشارها مقاومت نموده و نه تنها سقوط نکرده بلکه بر قدرت آن نیز افزوده تر شده است .به گونه ای که کیسینجر استراتژیست امریکایی می گوید ایران به سوی تشکیل یک امپراتوری بزرگ تا مدیترانه پیش می رود .

برای شناخت دقیق این فرایند پلان های مختلفی که علیه انقلاب اسلامی ایران طراحی و اجرا شده مطرح می گردد پلان 1: کشتار برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی ایران

از ابتدای مبارزات مردم علیه حکومت امریکایی محمد رضا شاه ، اتخاذ روشهای بسیار خشن علیه مبارزین حاکی از یک روش استثنایی در جهان بود بگونه ای که شکنجه های غیر انسانی زندانهای شاه از هر گونه نظارت و تعرض بین المللی مصون بود و ساواک با دست باز به هر جنایتی دست میزد .

ثانیا کشتار مردم در تظاهرات مسالمت آمیز و غیر مسلحانه با سلاحهای جنگی توسط ارتش حتی در خیابان های پایتخت عادی بود ،در حالیکه معمولا بجز اسرائیل در هیچ کشور اروپایی ، آسیایی ، امریکایی و افریقایی در مقابل تظاهرات غیر مسلحانه مردم از ارتش و گلوله جنگی استفاده نمیشد مگر اینکه در یک کشور، کودتایی رخ می داد و کودتاگران چنین می کردند .

ولی چرا شاه مجاز بود هر جنایتی را علیه مردم ایران مرتکب شود و هیچ گونه مجازاتی و حتی مواخذه ای از طرف مراجع بین المللی نشود .بلکه عجیب تر اینکه رئیس جمهور امریکا پس از کشتار 17 شهریور ،طی تماس تلفنی از شاه، ابراز حمایت کرد.

بطور خلاصه امریکا با همه نوع تلاش سیاسی و نظامی خود حتی تا روز پایانی حکومت پهلوی تلاش کرد مانع پیروزی انقلاب شود(مثل کودتا ی 21 بهمن 57 که طراح آن ژنرال هایزر بود )

ولی بر خلاف مسیر مورد نظر امریکا ،شاه سقوط کردو ضربه مهلکی به امریکا وارد شد زیرا پیمان سنتو (که حلقه وصل پیمان ناتو به پیمان سیتو بود )از بین رفت و پایگاههای نظامی امریکا در ایران که وظیفه جاسوسی از شوروی را داشتند تعطیل شد و کلیه مستشاران امریکا از ایران اخراج شدند و قرارداد نفتی کنسرسیوم لغو و قیمت نفت چند صد در صد رشد کرد .. .

پلان 2 : تاکتیک های اولیه امریکا برای سقوط انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب ،امریکا تمام اموال ایران را در امریکا مصادره کرد و حتی بدهی های خود را نیز حاضر نشد بپردازد (مثل بدهی مربوط به خریدهای سلاح از امریکا ) بلکه سعی کرد با ایجاد اعتصاب ،اغتشاش، ترور و جنگ داخلی در نقاط مختلف ایران خصوصا در کردستان و خوزستان و وضع تحریم های مختلف اقتصادی و نظامی حکومت انقلاب را سر نگون کند.

در این میان شاه که در کشورهای مختلف آواره شده بود و از مصر به مراکش و از انجا به باهاما و از انجا به مکزیک رفته بود 29مهر58با ویزای توریستی به امریکا سفر کرد(1)تا در پناه دولت ابر قدرت امریکا آرام بگیرد .

پاتک سنگین ایرانیان به امریکا

ناگهان یک ضربه مهلک دیپلماتیک توسط " دانشجویان مسلمان پیرو خط امام " بر امریکا وارد شد .آنها 13ابان57 سفارت امریکارادرتهران تصرف کردند و 66 دیپلمات امریکا را به گروگان گرفتند تا امریکا مجبور شودشاه را به ایران پس دهد .

امام از این اقدام حمایت کرد لذا دولت بازرگان که مخالف آن بود استعفا داد و دولت شورای انقلاب جایگزین دولت بازرگان شد .

امام مذاکره با امریکا را ممنوع کرد ولی با چند میانجی مثل نماینده پاپ حاضر به مذاکره شد و به آنها گوشزد کرد کاش زمانی که امریکا در ایران مشغول استثمار و ظلم به مردم ایران بود اعتراض می کردید ( 2)

امریکا که از میانجی گری نتوانست این بحران بزرگ دیپلماتیک (که در تاریخ, امریکا بی سابقه بود) را حل کند مجبور شد شاه را 23 اذر 58 با یک هواپیمای باری از امریکا اخراج کند ولی حاضر نشد در خواست " دانشجویان مسلمان پیرو خط امام " مبنی بر پس دادن شاه به ایران را عملی کند.

شاه به پانامارفت و مذاکرات مربوط به برگرداندن شاه به ایران در آنجا نیز ادامه یافت ولی به نتیجه نرسید و دیپلماتهای امریکا در ایران در اسارت دانشجویان ماندند .

شاه 3/1/1359 به مصر رفت و دولت مصر اعلان کرد که پرونده مذاکرات برگرداندن شاه به ایران بسته شد .

پلان 3 : حمله هوایی امریکا به ایران

امریکا 6 ماه پس از بحران خفت بار اسارت دیپلماتهایش در ایران طرح حمله هوایی به ایران را پس از بارها آزمایش و تمرین در 5/2/1359 به اجرا گذاشت و چند فروند هواپیما و هلیکوپتر از طریق مرز آبی جنوب وارد ایران شدند تا به تهران آمده و دیپلماتها را از ساختمان سفارت خود آزاد کنند و پس از حمله به چند مرکز مهم در تهران به ناو امریکا در خلیج فارس برگردند .

شکست معجزه آسای امریکا در طبس

هواپیماها و هلیکوپترهای امریکا که در صحرای طبس توقف موقت کرده بودند با طوفان شن مواجه شدند و چند فروند از آنها دچار سانحه و خرابی و آتش سوزی شدند و مجبور شدند بقایای آنها را همراه اجساد کشته شدگان رها کرده و بقیه به ناو امریکا در خلیج فارس فرار کنند .

هر چند این شکست نظامی برای ابرقدرت امریکا هزینه هنگفتی در برداشت ولی اسارت دیپلماتهایش بحران بزرگتری برای امریکا محسوب می شد .

پلان 4: کودتای امریکایی در ایران

پس از شکست حمله هوایی به ایران طرح کودتای نوژه 18 تیر 1359 اجرایی شد .ولی این طرح نیز شکست خورد و امریکا نتوانست از طریق کودتا حکومت ایران را سرنگون کند.

پلان 5 :آغاز جنگ بزرگ 8 ساله, علیه ایران( 38 کشور علیه یک کشور)

اخرین حربه برای سقوط حکومت ایران جنگ و تجاوز نظامی بود که امریکا با تحریک و پشتیبانی از ارتش صدام آنرا محقق کرد ( 31 شهریور 1359 ). کارتر رئیس جمهور امریکا پس از شروع جنگ عراق علیه ایران گفت : حالا ایرانیها می فهمند که چگونه با جهان رفتار کنند(3)(منظور از جهان همان امریکا است ).

عراق قرار بود طی یک هفته به تهران برسد و حکومت ایران را ساقط کند ولی فقط توانست بخشهایی از استانهای مرزی ایران را اشغال کند .

عجیب است که نه فقط اکثریت دولتها جرئت نکردنداین تجاوز را محکوم کنندبلکه سازمان ملل نیزبا صدور قطعنامه479 تجاوز عراق را محکوم نکرد و خواهان رفع تجاوز هم نشد و فقط در جهت تثبیت موقعیت متجاوز، خواهان خودداری از توسل بیشتر به زور شد! (4) این فرایند حاکی از پشتیبانی ابرقدرت امریکا از این تجاوز است.

پیروزی امریکا در بیانیه الجزایر

مرگ شاه در 5 مرداد 59 از یکطرف و شروع جنگ عراق در 31 شهریور 59 از طرف دیگر باعث شد که موضوع گروگانگیری امریکایی در ایران با میانجیگری الجزایر حل شود و ایران و امریکا در مذاکرات 2 ماهه 3 جانبه در الجزایر به توافق برسند و بیانیه الجزایر از طرف نمایندگان ایران و امریکا در 29 دی 1359 به امضا رسید ( 5) و گروگانها روز بعد آزاد شدند .

نمایندگان ایران متاسفانه متن بیانیه ای را امضا کردند که نمی دانستند برد حقوقی اقتصادی بزرگی را برای امریکا بدنبال خواهد داشت ، زیرا متن را امریکاییها بگونه ای تنظیم کرده بودند که ایران تعهدات خود را مجبور به اجرا باشد ولی امریکاییها بتوانند از اجرای تعهدات خود سر باز زنند.

کما اینکه نه تنها اموال شاه به ایران برنگشت بلکه امریکا دخالتهای خود را در امور داخلی ایران افزایش داد .و ایرانیان فراری توانستند با گرفتن تابعیت امریکا اموال زیادی از دولت ایران بگیرند

تغییر مسیر جنگ

10 ماه پس از شروع جنگ ( با فرار رئیس جمهو ربنی صدر که فرمانده کل قوای ایران بود ) مسیر جنگ تغییر کرد و بر خلاف محاسبات پلان امریکا ، ایران توانست با چند عملیات غیر قابل پیش بینی طی 11 ماه تا خرداد 61 کلیه مناطق اشغال شده ایران را از متجاوزین پس گیرد .

و پلان امریکا مبنی بر اشغال ایران توسط ارتش بسیار مجهز عراق ویا حداقل اشغال بخش هایی از ایران جهت فشار بر انقلاب اسلامی را با شکست کامل مواجه کرد .

استراتژی بهت آور ایران برای گرفتن غرامت و مجازات متجاوز

با توجه به اینکه عراق حاضر نبود غرامت تجاوز خود را بپردازد و نهادهای بین المللی نیز حاضر نبودند متجاوز را مجازات کنند ایران تصمیم گرفت که خود به تنهایی بخش هایی از عراق را بعنوان غرامت تصرف کند .

این استراتژی که در حقیقت عبور از خط قرمز امریکا بود بشدت برای امریکا غیر قابل تحمل بود و عجیب هم بود .زیرا در زمانی اتخاذ شد که ایران در تحریم شدید غرب بسر می برد و امریکا و اروپا نه تنها مانع خرید سلاح توسط ایران می شدند ( وحتی فروش هر وسیله ای که باعث تقویت قدرت ایران می شد تا حد سیم خاردار هم ممنوع بود !) بلکه هر سلاح مدرن را در اختیار ارتش مقابل ایران قرار می دادند و هیچ کشوری تصور نمی کرد در چنین شرایطی ایران جرئت داشته باشد به داخل خاک عراق وارد شود .

ولی ایران در چنین شرایط نا برابری در 96 عملیات طی 69 ماه توانست مناطقی از عراق ( مثل جزایر مجنون ،فاو ، ماووت و حلبچه ) را بگیرد .

ناتو در مقابل یک وضعیت باور نکردنی قرار گرفته بود لذا مجبور شد که حمایت خود از ارتش عراق را آشکار کند بدینگونه که معاون رئیس جمهور امریکا رامسفلد در 29 اذر 62 (6 )وارد بغداد شد و عراق از لیست سیاه امریکا خارج شد تا امریکا بتواند جهت ایجاد روابط و افتتاح سفارت خود، برنامه همه جانبه ای را برای حمایت نظامی اقتصادی سیاسی و رسانه ای از حکومت صدام آغاز کند. در همین راستا حکومتهای وابسته به امریکا در منطقه, مامور شدند تا حدود 40 میلیارد دلار به عراق کمک کنند.

تصمیم اعضای مهم ناتو برای آغازجنگ شهرها ،جنگ کارخانه ها و جنگ کشتی ها

امریکا و دیگر اعضای ناتو مثل انگلیس و فرانسه و آلمان انواع سلاحهای پیشرفته مثل هواپیماهای اواکس،سوپراتاندار ومیراژ،موشکهای اگزوسه، تانکها و رادارهای پیشرفته را به ارتش عراق دادند تا عراق بتواند جنگ را به عرصه های ممنوعه بکشاندتا ایران مجبور به تسلیم شود.

عراق با این حمایت بی سابقه توانست برخلاف همه پروتکل های ژنو و مقررات بین المللی به بمباران مراکز زیر بنایی، اقتصادی ،تجاری ، بیمارستانها ،فرودگاهها، بنادر،سدها ، نیروگاهها ،کارخانجات ومراکز نفتی بپردازد . به قطارها و اتوبوسها ، کشتی ها و هواپیماهای مسافربری حمله کرد و نهایتا به شهرهای مسکونی براحتی با موشک و هواپیما حمله می کرد تا حکومت ایران تسلیم گردد .

تصمیم خطرناک اعضای مهم ناتو

اعضای ناتو حتی سلاحهای کشتار جمعی خصوصا انواع سلاحهای شیمیایی رابه عراق دادند و متخصصین خود را هم فرستادند تا عراق بتواند به وفور به کشتارهای شیمیایی بپردازد بگونه ای که بزرگترین جنایت بمباران شیمیایی پس از جنگ جهانی دوم را عراق مرتکب شد وکشورهای اروپایی و امریکا به حمایت شان از عراق ادامه دادند و سازمانهای بین المللی نیز از محکوم کردن و مجازات عراق خودداری کردند و حتی رسانه های مهم جهان نیز به این جنایت نمی پرداختند تا مبادا عراق تحت فشار قرار گیرد .

امریکا برای اینکه ایران را وادار به پایان جنگ کند خودش نیز مستقیما وارد جنگ با ایران شد و به چندین ناو ایرانی و چندین اسکله نفتی در خلیج فارس حمله کرد و آنها را از بین برد

تصمیم وحشیانه امریکا

امریکا تا انجا پیش رفت که حتی برخلاف همه قوانین بین المللی و اصول انسانی هواپیمای مسافربری ایران را در 12 تیر 67 در خلیج فارس مورد حمله موشکی قرار داد و290 نفررا کشت .

پایان جنگ

مجموعه اقدامات غیر قانونی و وحشیانه فوق بخصوص شیمیایی شدن رزمندگان ایران که بدلیل تحریم ، هیچ راه نجاتی را برای ایران باقی نمیگذاشت ،باعث شد که طی 4 ماه پایانی جنگ، عراق و37 کشور متحد بتوانند نه تنها کلیه مناطق عراق را از ایران پس بگیرند بلکه علیرغم این که ایران قطعنامه 598 سازمان ملل را در 27 تیر 67 پذیرفت ( 7)انها دوباره بخشی از خاک ایران را اشغال کنند.

ولی مقاومت وجانفشانی مردم ایران باعث شد در ماه پایانی جنگ نیروهای متجاوز دوباره از کشور اخراج شوند وبا دخالت سازمان ملل ،اتش بس در مرزهای بین المللی برقرار گردد وجنگ بصورت مساوی تمام شود

یعنی تمامی اقدامات امریکا در جنگ 8 ساله, که قرار بود منجر به سقوط حکومت ایران شود به شکست منجر شد ونه تنها حکومت ایران ساقط نشد بلکه هیچ بخشی از خاک ایران نیز جدا نشد.

این نتیجه برای امریکا و متحدینش یک خفت بزرگ بود که چرا امریکا و 31 کشور اروپایی و عربی نتوانستند یک حکومت جهان سومی و نو پا را در یک جنگ 8 ساله, شکست دهند( 8) .

پلان 6: طرح خاورمیانه بزرگ

ناکامی در پلان های قبلی ، امریکا را وا داشت که در دهه دوم پس از انقلاب اسلامی ایران، طرح کلانی را بعنوان خاورمیانه بزرگ (9) طراحی نمایدکه ضمن ان اقدام به تجزیه ایران نماید .

ابتدا امریکا توانست ذیل این طرح صلح فلسطین و اسرائیل را در 1993محقق کند. ولی ایران در بدو تولد طرح، این نوزاد را دچار مرگ مغزی کرد و مانع رشد آن شد که برای دیپلماسی امریکا بسیار سنگین بود .

پلان 7 : طرح عجیب 11 سپتامبر و اشغال افغانستان

در دهه سوم انقلاب، امریکا یک طرح بسیار عجیبی را آغاز کرد که باور کردنی نبوده و نیست و آن انفجار برج های مرکز تجارت جهانی با برخورد عمدی هواپیماهای مسافربری بود هر چند که قبلا هالیود در فیلم سینمایی چنین حادثه ای را پیش بینی کرده بود ولی کسی باور نمی کرد که چنین حادثه بسیار عجیب و در عین حال بسیار دیدنی بصورت واقعی اتفاق بیفتد .

دولت امریکا بسرعت با ارائه اسنادی اعلان کرد که این حادثه یک اقدام تروریستی توسط القاعده بوده و اسامی افرادی که هواپیما را ربوده بودند اعلان نمود که همگی مسلمان بودند .

القاعده نیز مسئولیت حادثه را بعهده گرفت و سناریو همانگونه پیش رفت که امریکا می خواست. کتب ، مقالات و فیلم های مستند فراوان به این موضوع پرداختند که برخی از آنها با بررسی اسناد، ادعای دولت امریکا را کاملا زیر سوال بردند و آنرا یک فریب بزرگ دانستند مثلا تیری میسان نویسنده فرانسوی نام کتاب خود را دروغ بزرگ نامید (10 ) ارت الیویر فیلم ساز امریکایی درمستند خود بنام "عملیات ترور" با شاهدان متعددی مصاحبه کرده و شواهد متعددی در فیلم ارائه داده که معلوم می شود این سناریو توسط دولت امریکا طراحی شده بود ( 11)

سازمان سیا این سناریو را بگونه ای طراحی کرده بود تا بتواند بنام القاعده اتفاق بیفتد آنگاه امریکا می توانست قسمت های بعدی سناریو که اشغال افغانستان ، عراق و سپس ایران بود را عملیاتی کند .

از جمله شبهات و ابهاماتی که در این سناریو وجود دارد اینکه چطور ممکن است از ساعت 45/8 تا 37/9 سه مرکز مهم امریکا بخصوص پنتاگون مورد حمله واقع شود ولی سیستم دفاع هوایی امریکا هیچ اقدامی نکند . در حالیکه ادعا می شود امریکا دارای پیشرفته ترین و سریع ترین سیستم دفاعی هوایی جهان است .

ثانیا دولت امریکا مدعی بود که خلبان انتحاری هواپیمای ربوده شده فردی القاعده ای مصری بنام محمد عطا بوده در حالیکه این فرد فقط 107 ساعت تجربه هدایت هواپیمای سم پاشی را داشته است و مطلقا نمی توانسته خلبانی هواپیماهای غول پیکر بوئینگ 767 را بعهده گرفته و سپس با دقت هواپیما را به ساختمانهای برج بزند .

ثالثابرج ها به لحاظ مهندسی نمی توانستند با برخورد هواپیما فرو بریزند و اسناد ارت الیویر نشان می دهد از قبل ساختمان جهت انفجار و فرو ریختن، بمب گذاری شده بوده است .

رابعا امریکامدعی شد که جعبه های سیاه هواپیما از بین رفته است و از این طریق کلیه اطلاعات هواپیما ربایی از دسترس خارج شد در حالیکه جعبه سیاه از بین رفتنی نیست .

ولی علیرغم همه ابهاماتی که ادعای امریکا را زیر سوال می برد امریکا توانست فضای رسانه ای جهان را آنچنان مدیریت کند تا همه دولتها و سازمانهای بین المللی با او همدردی کنند تا امریکا بتواند بقیه سناریو را آنطور که می خواست محقق نماید .

امریکا ، افغانستان را اشغال کرد و عراق و ایران و کره شمالی را محور شرارت نامید (12)تا بتواند آن کشورها را نیز به تدریج اشغال نماید .

پلان 8 : اشغال عراق

این پلان با ادعای امریکا مبنی بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق آغاز شد و علیرغم بررسی های متعدد گروههای تخصصی سازمان ملل که این ادعا ی امریکا را تکذیب می کردند ارتش امریکا و برخی اعضای ناتو عراق را هم اشغال کردند .

پلان 9: طرح اشغال ایران

پس از اشغال افغانستان و عراق نوبت اشغال ایران بود و همه مقدمات حمله هوایی و زمینی و دریایی نیز فراهم شده بود به همین دلیل تعدادی از مسئولین اجرایی و امنیتی ایران برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران معتقد بودند که باید با برخی خواسته های امریکا موافقت کنیم خصوصا تعطیل کردن کلیه فعالیتهای هسته ای و خلع سلاح حزب الله و موافقت با صلح فلسطین و اسرائیل و عدم کمک به مبارزین فلسطینی (13) .

رهبر انقلاب با پیشنهاد رئیس جمهور محمد خاتمی در مورد مذاکرات هسته ای توسط دبیر شورای امنیت وقت حسن روحانی موافقت نمود و در مورد خلع سلاح حزب الله و عدم کمک به مبارزین فلسطینی مخالفت نمود و براین اساس مذاکرات تهران بین وزرای خارجه انگلیس ،فرانسه ،المان و دبیر شورای امنیت وقت ایران صورت گرفت و کلیه فعالیت های هسته ای ایران تعطیل شد تا مذاکرات بعدی آینده آنرا مشخص کند .

عقب نشینی هسته ای ایران در عین ادامه سیاست خارجی حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه,، تکرا ر پدیده پذیرش قطعنامه 598 در تیر 1367 بود . زیرا رهبر انقلاب در آن زمان نیز ضمن عقب نشینی از موضع ادامه جنگ (تا مجازات متجاوز) و پذیرش پایان جنگ نه تنها حاضر نشد مواضع ایران در سیاست خارجی در حمایت از نیروهای مقاومت را تغییر دهد بلکه در 25 بهمن 67 در بیانیه ای بسیار مهم حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد و خواستار اعدام او شد . ایران تنها حکومتی در جهان بود که در مقابل کتاب توهین امیز سلمان رشدی به پیامبر اسلام چنین موضعی را اتخاذ کرد و در سراسر کشور های اسلامی جنبشی بزرگ بپا شد که دولت ایران توانست پیش اهنگ همه دولتهای اسلامی شود .

غرب فهمید که عقب نشینی ایران در پذیرش قطعنامه 598صرفا یک تاکتیک موقت بود ولی استراتژی حکومت که تقابل با سلطه غرب بود تغییری نکرده است .

در پایان سال 2003 هم امریکا فهمید عقب نشینی هسته ای ایران یک تاکتیک است و ایران سیاست خارجی خود را تغیر نداده است.

به همین دلیل مقدمات سناریوی حمله به ایران را ادامه داد زیرا ایران از طرف شرق با ارتش امریکا در افغانستان و از طرف غرب با ارتش امریکا در عراق و از طرف جنوب با ناوهای امریکا در خلیج فارس مواجه بود و فرصت مناسبی برای حمله به ایران بود.

تعدادی از کشورها در مذاکرات به ما می گفتند که حداکثر تا زمستان 2005 ، امریکا به ایران حمله می کند و به همین دلیل در وزارت خارجه جلساتی برای تصمیم گیری تشکیل شد ( 14) ولی امریکا دچار پارادوکس پیچیده ای شد زیرا از طرفی فرماندهان نظامی و امنیتی در مورد جنگ هشدار می دادند که نه تنها احتمالا به سقوط حکومت ایران منجر نخواهد شد بلکه می تواند منجر به حمله ایران به اسرائیل هم بشود لذا آغاز حمله یک ریسک بزرگ خواهد بود و از طرف دیگر ارتش امریکا پس از اشغال افغانستان و عراق هنوز نتوانسته بود وضعیت عادی برای خود ایجاد کند بلکه مکررا از طرف نیروهای ضد امریکایی به ارتش امریکا حمله می شد و نه تنها امکان اینکه از موقعیت ژئوپلتیک افغانستان و عراق بخواهد در جنگ با ایران استفاده کند سخت بود بلکه بالعکس شروع حمله امریکا به ایران می توانست مواضع ارتش امریکا در عراق و افغانستان را به اهداف نظامی ایران برای پاتک تبدیل کند .

بر این اساس همه تلاشها برای حمله به ایران به بن بست رسید .

طراحی 3 پلان فلج کننده بصورت همزمان

ناکامی پلان 11سپتامبر در مورد حمله به ایران، برای امریکاکه مقدمات فراوانی برای آن فراهم کرده بود بسیار سخت و شکننده بود . زیرا هزینه پروژه 11 سپتامبر بسیار زیاد بود :

اولا امنیت اجتماعی قدرت سیستم نظامی امریکا را زیر سوال برد . ثانیا اقتصاد امریکا ضربه سختی را تحمل کرد .

ثالثا امریکا زحمت فراوانی کشید تا مردم جهان باور کنند که این اقدام یک عملیات تروریستی بوده است.

البته پلان فوق فواید زیادی را هم برای امریکا بدنبال داشت :

اولا حکومت امریکا توانست بسیاری از قوانین امنیتی را بواسطه 11 سپتامبر تصویب کند و با توجه به اینکه جامعه امریکا آبستن بسیاری از چالشهای امنیتی و تعارضات اجتماعی مثل تعارضات نژادی ،( ) چالش فقر ( ) ، تعارضات ایالتی ( ) و کشته های روزانه ناشی از دعواهای مسلحانه ( ) بوده و هست.

ثانیا بواسطه پروژه 11 سپتامبر امریکا توانست بر افغانستان و عراق که هم مرز ایران و نزدیک روسیه بودند مسلط شود و همچنین یکی از غنی ترین منابع نفتی جهان را در اختیار بگیرد

متعاقب ناکامی این پلان در مورد ایران، 3 پلان جایگزین بصورت موازی طراحی شد :

تحریم های همه جانبه بین المللی و جنگ سایبری علیه ایران و سومی حمله به حزب الله لبنان که به ترتیب بیان می شود .

پلان 10: تحریم های همه جانبه بین المللی علیه لجستیک تکنولوژی ایران

امریکا همواره طی دهه های گذشته از مکانیزم تحریم علیه ایران استفاده کرده بود ولی د ر این پلان تلاش کرد که این تحریم ها بین المللی شود تا بتواند لجستیک تکنولوژی ایران ( که مهم ترین ابزار پیشبرد منافع مقاومت در جهان بود ) را نابود کند .این پلان بدینگونه کلید خورد:.

در تابستان 2005 ( 1384 ) بعد از حدود 2 سال تعطیلی کلیه پروژه های هسته ای ایران ، و بی توجهی 3 کشور انگلیس و فرانسه و آلمان ، به قول هایی که داده بودند و بالتبع عدم نتیجه گیری از مذاکرات هسته ای ، ایران دو باره پروژ های هسته ای خود را علیرغم تهدیدهای اروپا و امریکا اغاز کرد که منجر به صدور قطعنامه های پی در پی آژانس بین المللی انرژی اتمی و سپس در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شد . بگونه ای که سیستم بانکی و تجاری ایران قفل شد تا امکان انتقال هر گونه تکنولوژی و هر گونه سرمایه گذاری خارجی از بین برود ولی دولت نهم که از تابستان 84 برسر کار آمده بود اعلان کرد از حقوق ملت ایران در داشتن تکنولوژی هسته ای ( که از مهم ترین تکنولوژی های جهان است ) بدلیل تحریم و فشار و تهدید چشم پوشی نمی کند .

پلان 11: پیشرفته ترین جنگ سایبری علیه ایران

در پروژه جنگ سایبری علیه ایران قرار بود سانتریفیوژهای ایران که مشغول غنی سازی اورانیوم بودند در یک عملیات محرمانه سایبری منفجرشوند .

این طرح در تاریخ, جنگهای سایبری بی سابقه بود زیرا جنگهای سایبری برای ربودن اطلاعات یا از بین بردن اطلاعات یا تغییر اطلاعات و حداکثر برای از کار انداختن کامپیوترها استفاده می شد ولی در این طرح قرار بود با ویروسهای کامپیوتری انفجار ایجاد شود که این یک انقلاب در جنگهای سایبری بود .

این پروژه ابتدا در وزارت دفاع امریکا شروع شد و سپس در NSA آژانس امنیت ملی امریکا با کمک فرماندهی سایبری ارتش امریکا به نتیجه رسید. بدینگونه که ویروس " استاکس نت " با استفاده از 4 عدد " EXPLOIt زمان صفر " (که هزینه آنها نیم میلیون دلار است و نیاز به گواهینامه مایکروسافت دارد) طراحی شد . این ویروس که هوشمندترین و خطرناکترین ویروس تاریخ, سایبری بود چند ویژگی داشت :

1- ابتدا وارد کامپیوتر شد ه و از انجا به PLC که کنترل موتورهای سانتریفیوژ را بعهده دارد منتقل می شود .

2- 13 روز به شناسایی سیستم می پردازد و خود بدون ارتباط با مرکز تشخیص می دهد که سیستم مربوطه همان سیستم هدف هست یا خیر ؟ یعنی اولا باید کدهای نیروگاههای هسته ای ایران راشناسا یی کند .

ثانیا PLC های ایران که از نوع زیمنس است شناسایی شود.

ثالثا تعداد سانتریفیوژهای شناسایی شده باید6 گروه 164 تایی باشد ( که مدل مرکز هسته ای ایران در نطنز است )

3- پس از شناسایی های مذکور ،عملیات که امریکا نام آنرا "بازی های المپیک " گذاشته بود بصورت خودکار آغاز می شود .و سرعت روتورها ناگهان به 2 هرتز می رسد و ناگهان کاهش می یابد و سپس سانتریفیوژ منفجر می شود

4- ویروس اجازه نمی دهد که متصدی کامپیوتر بفهمد که چه اتفاقی افتاده زیرا ویروس بگونه ای عمل می کند که کامپیوتر متوجه تغییر سرعت نشود .

با اجرای این عملیات طی ساله,ای 1388- 1387 حدود 2 هزار سانتریفیوژ در نطنز منفجر شد تا مسولین متوجه ویروس شدند و مانع انفجار بقیه سانتریفیوژ ها گشتند . و پس از باز سازی پروژه هسته ای ، ایران نه تنها توانست به غنی سازی خود ادامه دهد بلکه توانست غنی سازی را از 5/3 درصد که برای امریکا خط قرمز محسوب می شد به 20 درصد برساند .

نتیجه دو پلان فوق

در این 2 پلان نیز امریکا علیرغم بکارگیری پیشرفته ترین جنگ سایبری و پیچیده ترین تحریم تکنولوژی و تجاری و بانکی ( 15) دچارناکامی شد و ایران از جهت هسته ای تسلیم نظر امریکا نشد و از جهت نظامی نه تنها اشغال نشد بلکه به موشکهای بالستیک زمین به زمین و موشکهای پیشرفته ضد هوایی و ضد دریایی و موشکهای ماهواره بر و دهها ابزار نظامی که برای امریکا و اسرائیل خطر ناک بود دست یافت .

پلان 12: انتقال جنگ از ایران به لبنان

همانطور که بیان گردید امریکا نتوانست در پلان 11 سپتامبر به ایران حمله کند لذا مجبور شد بجای ان، طرح حمله به حزب الله لبنان را جایگزین نماید. حزب الله بعنوان بازوی قدرتمند ایران و یکی از عوامل مهم گسترش جغرافیای قدرت مقاومت ،مهم ترین خطر نظامی را در مرز اسرائیل ایجاد کرده بود ( این همان موضوعی بود که در نامه مشترک صادق خرازی و گلدمین سفیر سوئیس آمده بود ) .

جنگ 33 روزه با حمله اسرائیل در سال 2006 به جنوب لبنان آغاز گردید و اسرائیل طبق برنامه توافق شده با امریکا قرار بود طی 1 هفته حزب الله را نابود و یا حداقل توان نظامی ان را نابود کند.

این جنگ بسیار وحشیانه بود چون روستاها و مراکز مسکونی شیعیان در بیروت و شهرهای دیگر، پلها ،نیروگاهها و هر مرکزی که ممکن بود تبدیل به قدرت شیعیان شود بمباران شد . و هر جاده ای که ممکن بود از آن طریق به شیعیان کمک ارسال گردد بمباران شد. و هر نقطه ای که احتمال وجود سلاح و موشک داده می شد بمباران گردید بگونه ای که پس از چند روز فرماندهان اسرائیلی اعلان کردند توان نظامی حزب الله را نابود کرده اند .ولی ناگهان باران موشکهای حزب الله بر شهرهای شمالی اسرائیل باریدن گرفت در حالیکه خبرهایی که جاسوسان اسرائیل در لبنان و هواپیماهای جاسوسی اسرائیل طی سالها فراهم کرده بودند حاکی از این بود که کلیه مراکز شناخته شده نظامی حزب الله بمباران گردیده است .

ولی تانکهای مرکاوای اسرائیل که از قوی ترین پوشش زرهی در جهان برخوردار است یکی پس از دیگری موشک می خوردند و کشتی های اسرائیل در مدیترانه نیز با موشک آتش می گرفتند و اسرائیل مجبور شد پس از 33 روز جنگ نابود کننده از لبنان عقب نشینی کند.

اتفاقی که هیچگاه در تاریخ, جنگهای اسرائیل رخ نداده بود یعنی اسرائیل طی 4 جنگ ارتش های کشورهای عربی رادر سالهای 1948 ،1956 ، 1967 و 1973 شکست داده بود .چریکهای فلسطینی را برهبری یاسر عرفات وادار به تسلیم کرد و آنها را خلع سلاح نمود و از لبنان اخراج کرد ولی چرا نتوانست چریکهای حزب الله را تسلیم و خلع سلاح کند ؟و این جنگ نا برابر بصورت مساوی پایان یافت .

این شکست برای سناریوی 11 سپتامبرکه پیروزی در افغانستان وعراق را بدنبال داشت بسیار سنگین بود.

پلان 13: انتقال جنگ از لبنان به غزه

امریکا مجبور شد جنگ با ایران را به ژئوپلتیک دیگری منتقل کند که احتمال پیروزی در آن قطعی بود وآن منطقه, بسیار بسیار کوچک غزه که از 4 طرف محاصره زمینی هوایی و دریایی بود .

این جنگ در ژانویه 2008 شروع شد به امید اینکه مبارزان فلسطینی مورد حمایت ایران طی چند روز تسلیم و خلع سلاح شوند و غزه مجددا به اشغال اسرائیل در اید ولی این بار نیز مقاومت سخت مبارزان و مردم غزه و پرتاب موشکهای ساخت ایران به شهرها و شهرک های اسرائیلی باعث شد که ارتش اسرائیل به دومین شکست تاریخی خود تن داده و جنگ را پس از 22 روز بدون هیچ موفقیتی پایان دهد و این جنگ نابرابر نیز به صورت مساوی پایان یافت .

پس از این شکست عملا امریکا در مقابل قدرت ایران خلع سلاح شد زیرا در دهه اول تاکتیک های 5 گانه برای سقوط حکومت ایران ( تحریم ، مصادره اموال ،اغتشاش ،ترور و کودتا ) به نتیجه نرسید .و جنگ 8 ساله با ایران نیز مساوی پایان یافت .

در دهه دوم نیز طرح کلان خاورمیانه بزرگ را ایران به بن بست کشاند.

در دهه سوم در طرح کلان 11 سپتامبر شرایط ایران اجازه حمله به ایران را نداد .و 2 حمله به چریکهای مورد حمایت ایران در لبنان و فلسطین هم به نتیجه نرسید و مساوی پایان یافت .

پلان 14: فریب

امریکا فقط یک تاکتیک دیگر داشت تا بتواند در مقابل ایران استفاده کند و آن تاکتیک فریب بود که در دهه چهارم از آن بهره گیرد . ابتدا این طرح کلان در کمیته ای متشکل از 2 حزب جمهوری خواه و دمکرات بریاست مادلین البرایت دسامبر 2008 تهیه شد (16) تا رئیس جمهور بعد از" جرج دبلیوبوش" ( که زبان تهدید آمیز داشت ) زبان آشتی جویانه اتخاذ کرده و طرح را اجرا کند .

رئیس جمهوری که از ابتدای 2009 بر سر کار آمد کاملا با این طرح سازگار بود .اولا یک سیاه پوست بود که از جامعه مظلوم امریکا بودند .ثانیا با شعار تغییر ( 17) در امریکا بر سر کار آمده بود.

ثالثا در یک خانواده مسلمان بدنیا آمده بود .و دیالوگ آشتی با جهان اسلام را سر لوحه کار خود قرار داد . به همین دلیل نامه ای به رهبر انقلاب نوشت تا راه حلی برای مشکل روابط ایران و امریکا پیدا شود .

همچنین در اولین سفر خارجی خود به قاهره رفت و یک سخنرانی اسلام خواهانه و آشتی جویانه سر داد سپس به استانبول رفت و دو باره برطبل آشتی کوبید .

این اقدامات فضای بسیاری از جوامع مسلمان را بنفع امریکا تغییر داد و در ایران نیز بسیاری از نویسندگان و شخصیت های حقوقی بخصوص در سیاست خارجی سخن از تحول در امریکا می گفتند .

پلان 15: شورش جهت براندازی حکومت ایران

چند ماه پس از روی کار آمدن اوباما و پلان فریب در دهه چهارم ،انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1388 در ایران بر پا شد و 2 تن از کاندیداهای شکست خورده در انتخابات ، جهت براندازی در تهران شورش بپا کردند و در این شورش (مثل شورش خرداد60 برهبری بنی صدر) سازمان مجاهدین خلق (معروف به منافقین) نقش مستقیم داشت که تعدادی ازآنها دستگیر شدند و دولتهای اسرائیل و امریکا و انگلیس صریحا از شورش حمایت کردند خصوصا خانم کلینتون وزیر خارجه امریکا از مسوولین توئیتر خواست که تعطیلی موقت توئیتر را بدلیل نیاز افراد شورشی در ایران به تاخیر بیندازد.

پارادوکس امریکا

دولت امریکا دچار پارادوکس جدیدی شد . از یک طرف تلاش گسترده ای می کرد که تاکتیک فریبکارانه آشتی با جهان اسلام خصوصا ایران (که پیشاهنگ مبارزه با امریکا در جهان اسلام بود) موثر واقع شود و از طرف دیگر موقعیت طلایی جهت سقوط حکومت ایران ( که استراتژی اصلی امریکا بود ) پیش آمده بود و نمی دانست کدام مسیر دو راهی را برود

امریکا سعی کرد با زیرکی و احتیاط فراوان هیچ کدام از دو موقعیت را از دست ندهد و همزمان هر دو هدف را پی گیری کند ولی با دو تیم مختلف و دو شیوه مختلف.

لذا رئیس جمهور اوباما نوروز هر سال با حضور ایرانیان ، سفره هفت سین در کاخ سفید می چید و برای مردم ایران پیام تبریک و دوستی می فرستاد .و همچنین برای رهبر انقلاب نامه می نوشت و خواهان حل مشکلات می شد و سلطان عمان را که رابطه دوستانه ای با ایران داشت میانجی حل اختلاف هسته ای با ایران کرد و پیام داد که حاضریم حق ایران در داشتن تکنولولوژی هسته ای را بپذیریم.

واز طرف دیگر تیم های اطلاعاتی و جاسوسی به تخریب و ترور وبراندازی مشغول بودند

پلان 16: ترور دانشمندان هسته ای ایران

پس از ناکامی امریکا در نابودی سانتریفیوژهای ایران ( علیرغم بکارگیری پیشرفته ترین ویروس ) تنها راه برای جلوگیری از رشد قدرت هسته ای ایران ، ترور دانشمندان هسته ای ایران بود که در این پلان ،تعدادی از متصدیان شناخته شده پروژه هسته ای شهید شدند :

مجید شهریاری 8/9/88

مسعود علی محمدی 22/10/88

داریوش رضایی نژاد 1/5/90

مصطفی احمدی روشن 21/10/90

ولی پروژه های هسته ای بدون فرو کاستی به رشد خود ادامه داد وامریکا در این پلان هم شکست خورد.

بهار بیداری اسلامی در کشورهای عربی

در ژانویه 2011( دی 1390 ) ناگهان زلزله ای مهیب کشورهای مسلمان عرب را در نوردید و طوفانی بپا کرد که هیچ گونه امکان کنترل آن نبود . روسای عرب وابسته به امریکا در معرض سقوط قرار گرفتند.

حکومت های عربی معمولا یا موروثی اند یا کودتایی، و معمولا تحولی در حکومت رخ نمی دهد و حاکمان دهها سال حکومت می کنند مثلا قذافی 42 سال مبارک 30 سال سلطان قابوس 47 سال صدام 24 سال .

ولی این زلزله ای که مردم در شمال افریقا بپا کردند یک طوفان آسمانی و الهی آنرا پشتیبانی می نمود که نه شدت آن و نه سرعت آن برای هیچ تحلیل گری قابل پیش بینی نبود. البته به هر حال سازمان سیا مورد سوال قرار گر کانون فرهنگی هنری شهدای شهر سلامی...

ما را در سایت کانون فرهنگی هنری شهدای شهر سلامی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9kanoonesalami7 بازدید : 45 تاريخ : جمعه 5 شهريور 1400 ساعت: 1:09